شبا صدر بار بلند شو شیرش بده(با اینکه دیگه بزرگشده و نباید شب شیر بخوره)اصلا در مقابلش عصبانی نشو بغلش کن ببر بیرون با بچه ها سرگرم بشه بریم در اوج بی پولی براش لباس بخریم(با اینکه لباساش واقعا هنوز بد نشدن)براش ۴ مغز آسیاب کن تو رو زد گاز گرفت بهش بگو قربونت برم منو گاز گرفتگی..(خیلی شیطونه آخه گازش گازه ه ه)
اینا حرفای شوهرمه که روزی صد بار بهم میگه دیگه خسته شدم از دستش از این همه دایه ی مهربانتر از مادر بودن از این همه درخواست که فقط به بچه مربوط میشه از این همه توصیه از این همه....به نظرتون مشکل از کیه