ما تازه ۱ ماهه عروسی کردیم خدایی همش حواسم هست پولامونو الکی خرج نکنیم هم من کار میکنم هم شوهرم
هفتهپیش مادر شوهرمو با برادر شوهرم و خواهر شوهرمو شام خونمون دعوت کردم چون همسرم دلش میخواست با این ک تازه عروسی کردیم ما کلا رسم نداریم خیلی زود عروس خونش مهمونی بده
اون روزی ک رفتم خرید برای مهونی مامانمم همراهم بود بنده خدا نذاشت من دست تو جیبم بزارم هر چی خریدم اون حساب کرد نزدیک ۱۵۰ ت خرید کردم به شوهرم گقتم مامان پولشو داد گفت عه خودت حساب میکردی و از این حرفا اما ته دلش کعلوم بود خوشحاله !
هیچی کذشت مادر شوهرم اینا اومدن خداروشکر مهمونی خوب بود :) مادر شوهرم برای خونمون ۵۰۰ ت کادو داد! من کلی خر ذوق شدم تشکر کردم
تازه تولدم نزدیکه هی شوهرم کف پول ندارم باید جمع کنیم خرج نکنیم گفتم باشه نمیخواد خرج کنی زیاد بریم برام یه مانتو بگیر فقط برای محرم مانتو مشکی ندارم کفت باشه در حالی ک برای تولد پارسالش ک نامزد بودیم من یه تولد توپ گرفتم براش خیلی سورپرایز شد زفتیم خرید من همش حواسم بود خیلی گرون نخرم !!! فقطم یه مانتو خریدم روسری خواستم بگیرم دیدم یکم تو قیافه اس نگرفتم ... اما باز گفت بگیر هز چی میخوای اما من نگرفتم ...
این دفه من کوتاه اومدم گفتم عیب نداره به جاش پولمونو جمع میکنیم !!!!
اینم بگم ما ماهی ۱۶۰۰ قسط میدیم برای وام خونه کل حقوق من میره برای قسط !!! یعنی من اصلن حقوقم دستم نمیرسه !!!
یهو امروز اس اومد براش من تو اشپز خونه بودم گوشیشو نکا کردم دیدم موجودیش از اونی ک من قکر میکزدم خیلی کمتره!!!!!
گفتم چیزی خریدی!!؟؟ خرجی کردی؟!؟
گفت نه خب خرج میشه دیکه...
میگم یعنی چی خرج میشه من هواسم به خرجا هست ک الکی خرج نشه!!!!
نشست برای من حساب کرد ک پول چی شده!!
اما باز درست در نمیومد گفتم بگو این ۳۰۰ ت این وسط چی شده؟!؟ یهو کفت هیچی دیدم مامانم میخواد قسط بده ! دیدم برامون ۵۰۰ ت کادو اورده ۳۰۰ ت پول قسطشو من دادم 😑😑😑 همین حوزی نگاش کزدم فقط😕