من یه همچین موردیو ازنزدیک تجربه کردم، البته خودم مجردم
میدونی آقا یی که من میگم هم وابستگی مالی داشتن، یعنی یه جورایی با خونوادش شریک بود البته نه رسمی! بخاطر مثبت اندیشی بیش آز حد پسره و وابستگی بخاطر خونه باهاشون راه میومد؛ ولی همین خونواده تا یه ذره شرایط باب میلشون نبود زیرپاشو خالی کردن؛ اونم ب زور تونست خودشو جمع کنه ولی دیگه ازاون سادگی خبری نیست
اما همچنان خونوادشو برای جلوی خونواده زنش میخاد هااا
واینکه به پذیرایی ادامه نده همون جوری که خودتم نگرانشی؛چون عادت میشه