عزیزم بعضی جاها را نامفهوم مینویسی
عزیزم متاسفم ولی همش تقصیر خودت بود کلا پیامبرمون فرکوده به مشروب خوار دختر ندین تو با اینکه تو نامزدیت اخلاقاشو هرزه بازیاشو مشروب خوردناشو خیانتاشو دیدی بازم باهاش موندی
چه زندگی سختی خودت درامدی نداری.نمیتونی بیای ایران پیش مادرت
الان دیگه کاریه که شده،سعی کن حساسیت هاشو بشناسی از خط قرمزش رد نشو که خدای نکرده آسیب نبینی.واقعا یمدت بیخیالش شو بچسب به دخترات.نه که بی محلی کنی ها که دعوا بشه،یمدت آروم باش.خودتو افسرده نشون بده و بیشتر تو فکر برو یعنی..بذار ببینی اصلا عذاب وجدان میگیره!!!
یکم با سیاست برو جلو،تا میتونی بهونه دستش نده نسبت بچیزایی که تا الان حساس بودی واکنش نشون نده.شاید فقط رو لجبازی با شما داره ادامه میده کاراشو
حالا این سه ماه که گفته .را دندون رو جیگر بذار ببین چی میشه بخاطر دخترات
نه منظورم از بی‌کسی اینه اگر‌پدر درست حسابی داشتم یا یهوبززگتری میتونست نذاره
همون طور که دختر عموم یکی رو‌تو آمریکا پیدا کرد میخواست ازدواج کنه عموم نذاشت شش ماه قهر بودن‌ولی عموم راضی نشد‌گفت فکر کن نصف شب بزنه از خونه بندازت بیرون کجا میخوای بری ؟
کاری که بارها شوهر من کرد و من گریان نشستم تو راه پله ها پشت در
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
