رفتارش خیلی بهترشده.بی مسئولیت و عصبی بود الان خیلی بهتره.منم اصلا نمیخواستم فرصت بدم.بخاطر اخلاقش و خانوادش میخواستم اعتیادو بهانه کنم جداشم ولی ناخواسته باردارشدم و وقتی فهمیدم که قلبش میزد دیگه نتونستم سقط کنم مجبور شدم بمونم و بجنگم.منم با خواهرو برادرهاش طی کردم که اگه برگشت کرد باید کمکم کنن جداشم.