من صددفعه گفتم به مادرم مامان تعریف اونیکی دومادو پیش اینکی نکن اختلاف میندازی مثلا عید قربان گفت فلان دومادم خدا برکت بهش بده یه عالمه گوشت گزفته بود اورد کباب کردیم حیاط خوردیم میاد پیش شوهر من میگه
مثلا اونیکی دومادم منو برد رستوران منو میخواد ببره مسافرت
خیلیای دیگه که پدر همرو در اورده
داداشم ماشین نداره توقع داره دوماداش هرکدوم هرروز ماشینشو تحویل داداشم بدن برن الکی میگه فلان دوماد ماشینو دادبه پسرم ولی پسرم نمیگرفت خیلی اصرار کرد
مثلا شوهر منم خجالت بکشه ماشینو بده