بازم اونقدر شعور دارن که اومدن از دلت در. بیارن
مادرشوهرم دو سال پیش یه دعوایی راه انداخت با من سر چیزی که بهش مربوط نبود منم خونش نرفتم نذاشتم پسرم و ببینه دختراش پرش کرده بودن بعدم یه دخترش پشیمون شد
بعد به جای اینکه از دلم در بیاره زنگ زده بود به شوهرم که زنت نمیذاره من نوه م ببینم .... یک کلمه هم نگفت که من پام و. از گلیمم درازتر کردم و فحش بهش دادم ... باعث شد شوهرم نذاشت برم خونه مامانم الان دو ساله
بعدا به شوهرم گفتم ننه ش چکار کرده زنگ زد نشوندش سر. جاش