2733
2734
عنوان

چقدر تو فراموش کردن عشق اولتون موفق بودین؟

| مشاهده متن کامل بحث + 2321 بازدید | 138 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

الان که فکر میکنم میبینم چقد احمق بودم بخاطرش 6 ماه گریه کردم 😁 

چقد خنگ بودم فکر میکردم دیگه فقط اونو میخوام 

بعد اینکه با شوهرم آشنا شدم و صیغه کردم برگشت بهم پیام داد منم گفتم نامزد کردم گفتم خاک تو سرت دیر اومدی 

 🎀اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🎀 خدایا هیچی فقط دوتا سقط داشتم.... راضیم به رضای خودت خدای مهربونم توکل به خودت (مرداد98) 🎀2 سال از نوشته سبز رنگم میگذره خدای مهربونم خدای بزرگ کاش اونموقع ها که گله میکردم از رحمتت و عظمتت ناامید نمی‌شدم ولی شکرت که سریع به خودم اومدم و همیشه شکرگذار حکمتت بودم و تمام تلاشمو کردم  همه راه هارو رفتم و دیگه باقی کارو سپردم بخودت فقط خودت گفتم خدایا من همه کار کردم دیگه خودت هرچی صلاح میدونی همون بشه هرچیییی خودت میخوای خدای خوبم من دیگه همه جوره تلاش کردم حالا منتظرم ببینم تو چی میگی... میدونی تو بهم چی گفتی؟ گفتی بنده من حالا که سپردی بهم خوشحالت میکنم.... آره خدای مهربون خوشحالم کردی نتیجه زحمات و تلاشم و همه حسرت های تو دلمو و همه همه همه رو دادی بهم آخه من گفته بودم هرچی خودت بخوای تو هم واسم خوبشو خواستی میدونستم خدای من بهترین صلاح رو برام میخواد. ثابت شد دیگه از این ببعد میگم خدایا تو برای زندگیم هرچی صلاح هس بخواه هرچی خیر و صلاحه برام بخواه خدای خوبم راضیم به خواسته خودت که بهترین ها رو برای بنده هات میخوای.(فروردین 1400) درنهایت بازم تا آخر عمر توکل بخودت و امید به خودت... خدایا شکرت دوستت داریم.... 
2731

فراموش اصلا ، درسه عبرته زندگیمه

اما بعده یه مدت احساستو از دست می دی 

نه تو‌ اون ادمه گذشته ای نه اون

دوستای گلم این تجربه ی من از رژیمه قبله بارداری و تعیین جنسیته نی نیه❤️اگه به کارتون اومد برام یه صلوات بفرستید🤱🤱🤰🤰🤰                                              https://www.ninisite.com/discussion/topic/3060426/تجربه-ی-من-از-رژیم-قبله-بارداری-و-جنسیته-نی-نی؟page=۱1

کاملا موفق بودم

البته بگم من ۴ سال عاشقش بودم و فقط نگاهش میکردم اونم فقط نگاه میکرد

عین چهارسال رو . بدون هیچ حرفی بینمون

ولی فراموشش کردم . شوهرم که اومد تقریبا دیگه بهش فکر نکردم . شاید سالی یه بار فکرش از ذهنم گذشت ، یا توی ایتستاگرام سرچش کردم ولی اون حس قلبی که داشت دیوونه ام میکرد و براش گریه میکردم ، کامل رفت !!

اولاش سخته ولی شدنیه.....خودخواه شو و هروقت لحظات خوب میاد توذهنتو دلت میخادش به بدیاش فک کن به اینک چیکار کرد ک نشد که تنهات گذاشت که هزار و یک چیزی..... و دیگه اینکه من میرفتم تو فکر و فک میکردم مرده و کلی براش گریه میکردم(واقعا گریه میکردم شدیییید) بعد از فکر درمیومدم میگفتم خداروشکر ک واقعی نبود و ترجیح میدادم بامن نباشه ولی سالم باشه....الانه اصلا بیادمم نمیاد همچین چیزی بوده تو زندگیم

اعتماد بنفس هدف داشتن تو زندگی جدی نگرفتن عشق وعاشقی زندگی مثل فیلما نیست عشق وجود نداره همش ترشح هورمونه  منکه هورمونام بالا بود مرض عشق وعاشقی داشتم  نیاز به گدر زمان داری که فراموش کنی 

          اوکی شکر 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز