خواب دیدم ی قبربود.بهم گفتن اینجا جای تو داری میمیری ترسیده بودم به هر دری میزدم...به خ
مامانم بابام همه التماس میکردم نزارن بمیرم دقیق وحشتمو تو خواب یادمه همه نگام میکردن فقط بابام گریه میکرد میگفت شرمندتم بابا کاری از دستمون برنمیاد...دیگه ناامید شدم خیلی میترسیدم قبول کردم که باید بمیرم و راه نجاتی ندارم رفتم که برم تو قبرم دیدم ی نفرو جای من خاک کردن....
اون وحشتمو که به همه التماس میکردم کمکم کنن نزارن بمیرم اون ناامیدیم هنوز یادمه خیلی بدبود😞