سلام
خواهر گلم
البته این گفته بسیار معروفه اما من خودم از زبان روانشاد اصغر فردی-تنها شاگرد شهریار ادب فارسی- شنیدم که استاد مدرک طبابت را گرفتند و حتی مطب هم تأسیس کردند اما روزی بانویی با اضطراب و تلاظم به مطب ایشون مراجعه میکنه و از دکتر بهجت تبریزی میخواد بالای سر پدرش حاضر باشه. شهریار هم کالسکه ای میگره و راهی میشه ولی وقتی که میرسن پدر اون دختر خانم راهی دیار آخرت شده بود
مرحوم فردی میگفت استاد شهریار نقل میکردن همونجا سر را گذاشتن روی سینه متوفی و زار زدم تا جایی که دختر خانم غم خودش را فراموش کرد و شروع کرد به دلداری من!
شهریار بعد از این اتفاق طبابت را رها کرد!
زنده باشی عزیز دلم