من یازده ساله ازدواج کردم و تعریف از, خود نباشه دستپختم رو خانواده ام خیلی دوست دارن. یه بار بیست نفر مهمون داشتم زدم برنج رو کنفیکون کردم نمک زیاد, زدم کلا برنجه وارفت, شد متلاشی شد بیست و پنج پیمانه برنجو ریختم دور. یه ساعت دیگه مهمونام میرسیدن همسری رو قابلمه به دست فرستادم از, بیرون برنج اورد. 😄😄😀پیش میاد دیگه