استارتر هم که رفت دیگه انلاین هم نیستی
اگه اومد یکی لایکم کنه
خلاصه ی آرامشی داشتم واقعی بیخیال بودم کلا ، دیگ بیبی چک هم نمی گرفتم حدود سه ماه بعد دیدم پری عقب افتاد بازم محل ندادم دو هفته که گذشت شوهرم گفت نمیخوای بیبی چک بگیری گفتم نه واس کیست عقب انداختم چیزی نیست اونم بیخیال شد ی هفته دیگ هم گذشت داشتم خونه رو جمع و جور می کردم دلم درد گرفت ترسیدم کیست م مث سری قبل بزرگ شده باشه زنگ زدم دکتر م نبود رفتم ی دکتر دیگ گفتم سونو بنویس دکتر ه برگشت گفت تاریخ اخرین پری وقتی بهش گفتم دکتر گفت آزمایش بارداری می نویسم گفتم نه دکتر سابقه کیست بزرگ دارم ی بار هم جراحی شدم گفت حالا این آزمایش و برو
منم دقیقا همین بودم اولها پیگیر بعد بیحیال شدم یهو تو ماهی که فکرشم نمیکردم بشه باردار شدم واقعا بیخیالی خیلی تاثیر داره
آزمایش و دادم هیچ حسی هم نداشتم جوابش که اومد تو ازمایشگاه فقط دادن دستم بازش کردم دیدم مثبت من آزمایش خوندن کلا بلدم چون زبانم خوب ولی برگشتم از خانم پرسیدم این یعنی من باردارم خانم گفت بله دیگ ی جوری نیگاش کردم گفت اخی بچه نمی خواستی زبونم قفل شده بود هیچی نگفتم
فقط اشکم می اومد حالا بماند که بقیه چه واکنشهایی داشتن ی هفته بعد دکتر خودم اومده بود منم رفتم پیشش برگ جواب آزمایش به دست پرونده مو باز کرد گفت باورم نمیشه با ی دوره درمان جواب گرفتی یا خودت دوره رو تکرار می کردی اخه دیگ نیومدی واس ادامه منم گفتم خانم دکتر من ی دونه از اون دارو ها رو هم نخوردم دکتر گفت با اون پرولاکتین بالای تو و کیستهات و اینکه ی تخمدانت رو هم قبلا برداشتن عملا محال چی بگم
خداراشکر ،الهی همه منتظرا دلشون شاد شه
پسرم الان ده سالشه منم عاشقشم واقعا دلم براش پر میکشه نمی تونم بگم چقدر میخامش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
