2733
2734
عنوان

یه سوال درباره رسم و رسوم عروسی دارم

14399 بازدید | 31 پست
یه سوال برام ایجاد شده که نمیدونم چه جوریه. بعد مراسم عروسی عروس و داماد و فامیلای درجه یک اول خونه پدر داماد میرن یا خونه خودشون میرن که همون مراسم سر بریدن گوسفند و بقیه رو داشته باشن؟ ما تو این زمینه نمیدونیم چیکار کنیم. هر کی یه چیز میگه!!
من شب عروسیم رفتم هتل خوب کسی دنبالم نیامد ولی برای خواهرهام آمدن خانه مامانم یه خورده آنجا بودن و بعد پدرم عروس و داماد را دست به دست کرد و رفتن خانه خودشون عروس و داماد ولی این چیز مهمی نیست که بخواهی با نظر دیگران انجام بدی هر چی که خودت و شوهرت دوست داری انجام بده
زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکیکه همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتن آن را از بین میبرد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

تو فامیل ما رسم بر اینه که برن خانه مادر عروس من تا به حال ندیدم که برن خانه مادر داماد
زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکیکه همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتن آن را از بین میبرد
سلام
ما هم رسم داریم بریم خونه پدرعروس که اونجا عروس و داماد توسط پدر عروس دست به دست بشن و بعد هم از اونجا چند نفر از جوانها و دوستان عروس و داماد رو تا دم خونشون میبرن .
من تا حالا ندیدم خونه پدر داماد برن . اگر خونه ها به هم نزدیکه که میشه یه کاری کرد و دل همشون رو بدست بیاری ولی اگر مسیر تون دوره به هم نمیشه آخر شب مردم رو از سالن بکشی خونه مامانت بعد دوباره از اونجا خونه پدر داماد و دوباره همراهی کنن شما رو به خونه خودتون . خیلی سخته
پدر من آخر مراسم عروسی ما دو تا رو به هم سپرد و به اصطلاح دست به دست داد و بعد هم ما رفتیم خونه ی خودمون و دم در همه دست زدند و موقع قربونی هم صلوات فرستادند و خداحافظ.....رفتن خونه شون ....فقط بعضی از خانوم ها ی فضول قوم شوهر خان جانم تشریف اوردند بالا و از بس دیدند که هیچ کدوم از فامیل من حتی مامانم نیومده بالا رفتند دیگه........ما هم دو تایی نشستیم شربت آب پرتقال خوردیم و ولو شدیم از خستگی!!!!!-----البته بسیاری از دوستان من بعد از سالن منزل پدرشون رفتند و اونجا پایکوبی کردند و بعد رفتند خونه ی خودشون------پدر داماد رو نشنیده بودم
ما برا عروسیمون بعد از تالار رفتیم خونه بابام اینا و مراسم خداحافظی و دست به دست کردن و داماد زنون ( چشمک ) داشتیم بعدش رفتیم خونه پدر شوهرم اونجا گوسفند کشتن کمی هم بزن برقص بعدش منو شوهرم تنهایی رفتیم خونمون.
دلتنگــــــــم .... دلتنگ آنچه که میتــــوانست باشد و حالا نیـســـــــــت....
منم تا اونجا که تو خونه بابای شوشو گوسفند کشتیم!با مهنوشش یکی بودیم ولی واسه رفتن به خونه عموهام و داداشای شوشوتا سر کوچه مون اومدن و بزن برقص و دیگه دم در بای بای کردن و رفتن در نتیجه کسی بالا نیومد!!
من از اول هم قید!!کرده بودم که اون شب به هیچ جنبنده ای اجازه حضور در خونه رو نخواهیم داد!!

تازه شوشو اینا یه رسمی دارن که عروسو دور یه تخت که توش آب و قرانو نونو سبزه و اینجور چیزاس 7دور میچرخونن و با سلام صلوات وارد خونه مادر شوشو میشن!

ما هم یه رسمی داریم که قبا از قدم گذاشتن تو خونه شون یه استکانی نعلبکی چیزی زیر بامون میشکنیم و بعدش وارد خونش میشیم!!(یه گربه کوچیک در حجله میکشیم مثلا!)
به نظر منم باید رفت خونه عروس تا مثلا یه جور خداحافظی کرد


وای من از الان میترسم واسه شب عروسی خانواده شوشو بیان خونه ما آخه خونشون شهرستانه ما عروسیو اینجا

میگیریم دوست ندارم شب اول عروسیمون کسی باشه نمیدونم میمونن یا میرن خیلیم دلشوره دارم کسی مثل من

بوده؟
متولد ماه مهر،فمینیست،چاوشیست(محسن چاوشی)
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687