طی تاپیکای قبلیم ک گفتم مهمون داشتمو شوهرم ظرفامو شکوندخلاصه بعد مهمونا ک پنج شنبه بود دگ جمعه وامروز اصلا باهاش حرف نزدم اونم کلا دیالوگایی ک بهم گفت ۴ یا۵ خطم نشد ک من جوابشوندادم
بعد ...
تاهمین چنددقیقه پیش دلم نمیخواست اصلا ببینمش خیلی دلگیر بودم الان احساس میکنم خیلی خیطش میکنم جواب نمیدم ویهو نمیدونم چم شد دلم گرفت ودلم تنگ شد البته شایدم بیشترش دل گرفتنه
جسارتا دلت برا ظرفای نازنینت تنگ بشه نه شوهر عصبیت😏
چرا ظرفاتو شکوند؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
