خلاصه چند روز بعد این جریانم دست به دست دیدیمشون 😐😐😐
گذشت چند وقت بعد خانم خانما همش برای ورود به خونه زنگ مارو میزد منم درو باز میکردم
چندین وچند بارم اومد خونه پدر شوهرم گفت کلیدمو جا گذاشتم!!! برام کلید ساز خبر کنید...
بار اخر مثل اینکه پدر شوهرم بد نگاهش میکنه و ایناااا ( اینارو مادر شوهرم گفت )
گفت بهم گفتش راستشو بخایین زن دومم و بدبخت شدم مطعلقه بودم و شوهرم دیدتم عاشقم شده
ولی بعد ازدواج اگه بیاد خونه ببینه دخترش داره حتی یه سبزی پاکمیکنه منو میزنه و یا بیرونم میکنه یا وقتی برم بیرون درو قفل میکنه قفلم عوض میکنه خودشو دخترش میرن خونه باباش!