وای بچها هستین جریان زندگیشو تا اونجایی که در جریام بگم؟؟؟ دستم تند اگه هستین بگین زود بتایپم
بتایپ
بگووووو
اه تو پست اول بگو دیگه
هستم
بیا فک کنیم صفحه ۷ هستیم
حالا بگو
میفرمودین…
بگو
ی عروس زیباک مادرشوهر زشت داره لایکم کنه
بوگو تا کتک نخوردی
گفتی لایکم کن
ساختمون مال ماست
اولین نفر شوهر این خانم اومد تو ساختمون
یه پدر و دختر بودن !
من ازدواج کردم و اومدم تو ساختمون
شوهرم طلا فروشی داره چند ماه بعدش اومد از شوهرم سرویس طلا برای یه خانم دیگه خرید
و خودش سر حرفو با پدر شوهرمینا باز کرده بود که خانم اولم خیلی بد بوده
و یبار طلاقش دادم و برای شروع مجدد این خونرو گرفتم ولی‌بازم باهام نساخته طلاقش دادم!!!
بقیش.......
خب
بچها من خودمم در جریان کامل نیستم!
فقط چون صداشون تو‌خونه ما میاد دستم اومده!
حالا خانم دوم اینقد قشنگ که هرچی از قشنگیش بگم کم گفتم!!!!
الان حدود ۴۰ ساله
اقا هم یه دختر ۱۸ ساله داره
خانمم از شوهر اولش یه دختر ۱۵ ساله ( اینارو بعدا فهمیدم) دختراشونم عین اروپاییا😂😅😀
اولین باری که فهمیدیم مشکل دارن یه ظهری بود
دقیقن یادمه خواب بودم فکردم جنگ شده!! صدای وحشت ناک جیق و‌کوبیدن چیزی میومد
من و شوهرم دوییدیم بیرون دیدیم همسایه بغلیمون و خانمشم بیرونن ( اینا پایین ما هستن)
خلاصه نکو شوهر بی وجدانش از خونه بی‌هیچی انداختشش بیرون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
