بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب
شماها که میگید خواهر چیه یا هر حرف دیگه به خواهر شوهر , آیا خودتون خواهر شوهر نیستید؟
چرا اتفاقا هستم یه زن دادش دارم ماه ولی همیشه یادمون باشه تو زندگی مهم شوهر و بچه هستن و بعد کسایی که بهمون انرژی میدن بقیه نباید برامون مهم باشن
واسم مشکلی پیش اومد که اولش غمگینم کرد ولی بعد خوشحال😃 شدم مشکلم شد تجربه و من رو عوض کرد از یه ژن تنبل و بی مسئولیت که همیشه بقیه کارش رو انجام میدادن شدم ادمی فعال و توانمند میخوام هر روز موفق تر بشم 😁 هر روز بهتر از دیروز بشم 😁و هر روز بگم خدایا شکرت شکرت شکرت 😍😍
عزیزم از زندگی الانت راضی هستی یا نه .من تو پروسه طلاقم میشه 😢😢 و از ایندم و ازدواج دوم واهمه دارم
راسش بخای خیلی وحشتناک زندگیم شدوع کردم.کلا زندگی دردناکی داشتم.بدبختیم بعد طلاقم شروع شد.تا ازدواجم یهوی از چاله افتادم تو چاه شوهرم بشدت اذیتم کرد همه بلا سرم اورد انگار انتخاب خودش نبودم کسی من بزور تو زندگیش گذاشت مث جن زده ها شد.من میخاس از زندگیش پرت کنه چقد اشک و گریه کلا مث ادمی ک بعد عروسی پشیمون شده باشه..خیلی قلبم شکست داغون کرد خوردم کرد..بزور خورد خورد خودم جمع کردم تا الان زندگیش خداروشکر بهتر شده.فرشته زندگیم دخترم بود ک تا ب دنیا اومد.ورق برگشت خداروشکر شوهرم کم کم بهتر شد.بعد نزدیک ب 3سال الان بهترشده.من عکسم اول ازدواج مث دختر 14 ساله بود صورتم شاداب و روشن ..الان بخاطر شرایط سخت زندگی پوستم بد شده.صورتم تکیده تر شده.قیافم خیلی بهم ریخته.ولی خداروشکر الان بهتره.ولی اگه ب گذشته برگردم طلاق نمیگیرم.حداقل بخاطر بچم.شوهرم خیلی بددل بود.ولی دوسم داشت محبت بلد بود ارامش داشتیم.متین بود بی احترامی نمیکرد از نطر روحی و توخونه خیلی خوب بود.بیرون خیلی ب حجاب حساس بود
راسش بخای خیلی وحشتناک زندگیم شدوع کردم.کلا زندگی دردناکی داشتم.بدبختیم بعد طلاقم شروع شد.تا ازدواجم ...
بزار یه کم از خودم بگم برات .شوهر من دوسم داره خیلی خیلی زیاد ولی وقتی گوش به حرفش ندم از این رو به اون رو میشه از اون مدلاس که بعد نیم ساعت انگار نه انگار اتفاقی افتاده و شروع میکنه به غلط کردن و گوه خوردن و اما دست بزن داره و فش میده به مدرم که فوت شده و بی نهایت وابستس به مادر پدرش در حدی که زندگی رو سلب کرده ازمون خانوادشم از اون بی شخصیاتان که مغز ادم میتروه از دستشون و بد دهنن همشون و خیلی از خود راضین فکر میکنن استغفر اللله خدان میگن همه باید واسمون تعظیم کنن .مادرو پدرش کل زندگیمو نابود کردن خدا ازشون نگذره شوهرم بو نبود اما اونا تحریکش میکردن دیوونه میشد .و البته مدام مشعول چت کردن با زنا بود و گوشیش رمز داشت نمیزاشت من نگاه کنم