چند وقتیه دارم میرم روو مخش ک ی یخچال. زاپاس بکیره. دیگِ حسابی یخچالمون شلوغ شده. دوتا ک باشه تمیز تر و مرتب تره. دستو بالمم بازه. تاالان هرچی میگفتم میگف روو گنج ننشستم و ازین حرفا...
هیچی خلاصه امروز دوباره سرِ حرفو بازکردم. گفتم علییییییی یچی بگم. گف جون بگو. گفتم یِ یخچاااالِ دیگِ بگیریبییم! هیچی نگف... خخخ .سکوتم ک علامتِ رضاس
پاشدیم لباس پوشیدیم زدیم بیرون....