سلام دوستان دیشب سر دستمال اشپز خونه با شوهرم دعوام شد بهش میگم این مال خونست نرو با هاش ماشین رو تمیز نکن شروع کرد به داد کشیدن که با من بحث نکن من قلبم میگیره بعدشم کلی بهم فحش داد کاشکی به خودم فحش میداد پای خانواده م رو میکشه وسط از دست این رفتاراش خسته شدم نه میشه باهاش حرف زد و نه بهش چیزی گفت گاهی اوقات میگم اشتباه کردم با این ازدواج کردم اگه مجرد میموندم الام حداقل این بود که تو خونه اسیر نبودم هر چی هم که بهش میگم فقط میگه باشه مثلا بهش گفتم برم کلاس یک هنری یاد بگیرم میگه باشه برو بعد میگه من فعلا درگیر کارمم نمیتونم تو رو جایی ببرم بعدم میگه این شهر امنیت نداره خوب منم ادمم دوست دارم برم کار کنم دیگه چقد تو خونه بنشینم 😥😥