بچه ها من دختر دوممو ۲۷ تیر با سزارین بدنیا اوردم
یه فیبروم بزرگ تو رحمم داشتم از ابتدای بارداری که موقع عمل دو تا از رگهای خونیش پاره شد و بشدت خونریزی کردم حین عمل و کلی خون از دست دادم طوری که دکترم اخرای عمل تصمیم گرفته بود برای حفظ جونم رحممو از جا دراره ولی در نهایت تونست خونریزی رو کنترل کنه و رحمم هم حفظ بشه .
یادمه چون بی حسی داشتم بشدت می لرزیدم و حالت تهوع داشتم و عملم بیش از سه ساعت طول کشید.
همسرم از ابتدای عمل کنارم بود و دخترم نیم ساعت اول دنیا اومد و با به محض شدت گرفتن خونریزی همسرمو با دخترم فرستادن بیرون .
منو لعد عمل فرستادن اطاق ریکاوری و دو سه ساعت نگهم داشنن تا اوضاعم بهتر شد و بعد منتقلم کردن به اتاقی که همسر و دخترم باهم بودن.
دختر کوچولومو رو سینه پدرش گذاشته بودن و انگشت می مکید.
با همه سختیها دخترم با وزن ۳ کیلو و ۶۰ گرم و قد پنجاه بدنیا اومد و اسمشو شانا گذاشتیم.
عکسشو تو پست بعدی می ذارم