خانماند روزه مریضم شوهرم بخاطر کارش پیشم میست. دیشبم خونه بابام بود بچه ها خاهرم و دادادشم اونحا بودن خیلی دلم گرفت ب بهونه مریضی رفتم خودمو زدم ب خواب. نمیخام برم خونه بابا یا خاهرم وقتی بچه ها رو پیبینم ناراحت میشم اونام هی میگن بیا تنها نمون درک نمیکنن ک چکاد کنم.خیلی دلم گرفنه همش دارم گریه میکنم گاش منم ی نینی داشتم