خانواده منم اعتقاد دارن
من وقتی پدر بزرگم فوت کرد تو خونه بود تا دکتر بیاد مامانم خیلی حالش بد بود جعبه دستمال کاغذی اون طرف بود نمیدونم چی شد من بدون هیچ ترسی ناخوداگاه از روی پدر بزرگم رد شدم و رفتم اون جعبه رو آوردم دقیقا چند دقه بعد خون ریزی من شروع شد
وقتی به مامانم گفتم گفت واسه عروسیت خالت زایمان کرده بوده و چله اون به تو افتاده و الان تو چله ات بریده شد 😐این چیزی هست که خودم تجربه کردم .