2737
2739
عنوان

مــــــشاعــــــره 💚

3068 بازدید | 829 پست

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم 

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

سر بر شانه خــدا بگذار...تا قصه عشـــق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشـــت، به رقص درآیـــی....💃قصه عشق انســان بودن ماست،اگر کسی احسـاســت را نفهمید مهم نیست💘...سرت را بالا بگیر و لبخـــند بزن،فهمیـــدن کار هر آدمـــی نیست...

کسی نبود؟؟؟؟

سر بر شانه خــدا بگذار...تا قصه عشـــق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشـــت، به رقص درآیـــی....💃قصه عشق انســان بودن ماست،اگر کسی احسـاســت را نفهمید مهم نیست💘...سرت را بالا بگیر و لبخـــند بزن،فهمیـــدن کار هر آدمـــی نیست...


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742

من ان نیم که حلال از حرام نشناسم

شراب باتو حلال است و اب بی تو حرام

ما انسان بودیم...تا زمانی که،نژاد ارتباط‌مان را از هم گسست،مذهب جدایمان کرد،سیاست تقسیم‌مان کرد،و ثروت طبقه‌بندیمان کرد.شاید روزی دوباره انسان شویم....
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که برخواست مشکل نشیند


دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم 

ماه هاست دنیا دارد ضدعفونی می شود                                                       گویی مهمان ویژه ای  در راه است ....
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که برخواست مشکل نشیند

در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم 

کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم

سر بر شانه خــدا بگذار...تا قصه عشـــق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشـــت، به رقص درآیـــی....💃قصه عشق انســان بودن ماست،اگر کسی احسـاســت را نفهمید مهم نیست💘...سرت را بالا بگیر و لبخـــند بزن،فهمیـــدن کار هر آدمـــی نیست...
2738

شد از عشقت دلم خون و جگر افگار و جان بر باد

کجا یا رب مرا این چشم خونین بر رخت افتاد


مرا گر بود روزی طاقت و صبری، بشد از دل

اگر می داشتم دانایی و عقلی برفت از یاد


مجو غیر خرابی زین دل ویران من دیگر

که آن معموره کش وقتی تو می دیدی نماند آباد


کسی تلخی من داند که بیند خنده شیرین

کسی خون خوردنم داند که بیند گریه فرهاد


غمت خواهد دهد بر باد جانم را به رسوایی

بخواهم داد جان بر باد ازین غم، هر چه باداباد


مرا تا کی غم هجر تو پامال جفا دارد

برس فریاد مظلومی که از دست غمت فریاد


شب است و بزم عشرت ساز شد بی وهم با محرم

به مجلس باده گردان گشت و ساقی در شراب افتاد


مدرسه ما همین است، این "چهار دیوارِ گوشتی"
دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 

ما زیاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم

سر بر شانه خــدا بگذار...تا قصه عشـــق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشـــت، به رقص درآیـــی....💃قصه عشق انســان بودن ماست،اگر کسی احسـاســت را نفهمید مهم نیست💘...سرت را بالا بگیر و لبخـــند بزن،فهمیـــدن کار هر آدمـــی نیست...
شاعرش دوستم بوده

جاااااااان؟

شاعرش کیه؟

ما انسان بودیم...تا زمانی که،نژاد ارتباط‌مان را از هم گسست،مذهب جدایمان کرد،سیاست تقسیم‌مان کرد،و ثروت طبقه‌بندیمان کرد.شاید روزی دوباره انسان شویم....
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687