بنظر من اگر‌بچه اتون در‌سنی بود که صحبت میکرد و‌قشنگ‌متوجهدمیشد و‌میتونست منظورشو‌بفهمونه مهد خوبه
ورگرنه عمه اش بهتر از مهده
تازه شوهرتم پیشنهاد داده فرض کن‌خدایی نکرده تو‌مهد مشکلی پیش بیاد اونوقت هیچی دیگه شوهرت هرچی مشکله از سر تو میبینه حتی سرماخوردگی‌ساده رو
یک‌مدت امتحانی بذار تازه داری پول میدی بهش پس هیچ‌منتی نیست
واینکه من خودم مادرم دیدم بچه ها که دیگه نه ماه ده ماهشون میشه کارای خطرناک میکنن واقعا شش تا چشم میخواد از رو زمین چیزی نزاره دهنش نخوره زمین سرشو جایی نزنه ایا میتونه تمام وقت مواظبش باشه؟
بده خواهر شوهرت ،احترامش نگه دار از جون برا بردزاده ش مایه میذاره نگران نباش بلاخره همخونش اما مهد بچه ت کم سن ممکنه هرچیزی ب خوردش بدن
من فقط موندم بچه زير دوسال ميره مهدكودك چجورى ميشه؟
پسر من يكسالشه از صبح دنبالشم تا شب ....غذاشو بدم،باهاش بازى كنم،ویتامین وآهنشو بدم،بخوابونمش و بهونه گیریاشو نق زدناشو....حالا توی مهدکودک با وجود اون همه بچه چطور رسیدگی میکنن بهش؟ تازه من که مادرشم خسته و عصبانی میشم اما خب چون بچمه دلم نمیاد دعواش کنم
۹ ماه خیلی کوچیکه بزار میش خاهر شوهرت (اگه خودشم راضیه) یکم که بزرگتر شد تونست صحبت کنه بزارش مهد .... مهد الان حکم نگهداری داره واسه بچه نه اموزش قطعا خاه شوهرت بهتر و دلسورانه تر مراقبت میکنه
برار پیش خاطر شوهرت مزمن باش بهتر از مهد
چقدر دید بعضیها به عمه و خواهر شوهر مثبته تعجب داره والا
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
