زایمان اولم بود نه ماه مادزشوهرم حتی ی سر نزد بیمارستان نیومد بعد سه روز زنگ زد ب شوهرم ک دارم میام خونتون شیرینی بخرم خودم با گوشای خودم شنیدم ک شوهرم گفت ولش کن نمیخاد اونم نخرید حتی ی جوراب واسه نوش!!؟
گفتم چرا این زن هر بار افتابه برمیداره رو من اگه خودم جیزی میگفتم گفته بودم در غیر اینصورت ی بار شوهرم نمیکفت مامان بسه.
یک ساله خونه مادرمم تو این مدت ی بار مادرشوعرم بهم سر نزده نیومده زنگ نزده از تهران میاد محل کار شوهرم نیبینتش ولی خونه نمیاد حتی ی بار تعارف نزده ک ی هفته بیایید خونه ما.میگفتم جهنم ز نزد ک نزد یا نیومد ک نیومد ولش کن اصلا هم غرورمو نشکوندم بگم چرا جیکار کردم ک زنده و مردم فحش میشنوه تا اینکه دو سه روز پیش