2733
2739
عنوان

ممکنه بترسید باردارنیان

738 بازدید | 70 پست

تا حالا جن دیدید 

یا خوابشو یا اطرافیانتون 

من چند ماهه امدم تو این خونه همش فکر میکنم یکی پشت سرمه چند روزه که قران میذارم دیگه این حس رو ندارم .البته اینم بگم خونه بابام و داداشام جن دارن چون جای باغ هستن 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
من دیدم خونه ی یکی از دوستام جن داشت بقیه دیده بودن باورنمیکردم تاباچشمای خودم من ومامانم همزمان دید ...

راسته اگه چنگ بزنی به موهاشون بگیری دیگه میشن غلامت وهرچی بگی فورا انجام میدن.؟

❤ 

جن که ندیدم تا حالا ولی نمیدونم تحت تاثیر تاپیکای اینجا بود،چن شب قبل خاب دیدم تو خونه تنهام در حموم نیمه بازه دیدم برقش روشنه ترسیدم یکم ولی خاموشش کردم انگار میخاستم دهن کجی کنم که ینی نترسیدم گفتم بیا منو بخور یهو برق دوباره خودش روشن شد منم از ترس داشتم سکته میکردم دویدم سمت در و هی بلند میگفتم یا علی که از خاب پریدم،تازه تو خواب حواسمم بوذ که میگن جنا از حضرت علی ع حساب میبرن

منم این حس رو شب هایی که تنهام دارم!احساس می کنم کسی پشت سرم داره تند تند راه میره!بر که می گردم نیس ...

منم همین حس شمارو دارم ولی ضربان قلبم میره روهزار قشنگ صدای طپش قلبمو میشنوم

❤ 
2738

نمیترسی اگه بگم؟میترسی پایین نیاین بچه ها.😉

.

.

.

.

.

.

.من یه شب فکر کنم ساعتای دوشب تو اتاق بودم روبروم در باز بود کنار ستون هال یه چیز سیاه دیدم که شبیه آدم بود ولی چشم و لب و بینی و .....نداشت سیاه بود همه جاش

دفعه بعدم شکلش شبیه مامانم بود ولی دوباره مشکی بود 

کاش زندگی از آخر به اول بود                           👈پیر به دنیا می آمدیم....                               👈آنگاه در اثر رخداد یک عشق جوان میشدیم...  👈و بعد نیمه شب تاریک با نوازش های مادر آرام میمردیم....                                              ولی بازم خدارو شکر...😅
خب تعریف کن چه جور بود چی شد 

شب خوابیده بودم احساس میکردم که صدای ناله ی مامانم میاد پاشدم دیدم از پشت سرمون دوتا ردشدن دیدم مامانم داره گریه میکنه میگفت داشتن خفم میکردن که بیدار شدی دیگه هیچوقت اونجا نرفتیم 

من تو خونه های قبل که مستاجر بودم اصلا همچین حسی نداشتم. اونجا تنها بودم شوهرم معموریت میرفت مثلا سه ماه تنها بودم ولی تو این خونه همش میترسم حس میکنم یکی کنارمه 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز