واسه شیرینی خورون دختر داییم لباس شیک کرده بود بعد واسه شیرینی خورون من چادر کهنه ای که تو کوچه میپوشن سر کرده بود. واسه حنابندون پسرداییم زمین و زمانو گشت تا کت دامن قشنگ پیدا کنه . بعد حنابندون من قرار بود یه پیراهن ماکسی که آستینش گیپوره بپوشه که من رسیدم تو باغ دیدم مانتو تنشه تازه مانتوشم زیاد جالب نبود و کلا سرتا پا مشکی و مانتو 😐 بعد اون ماکسیه رو ۱ ماه بعد تو حنابندون دخترداییم پوشید😐 الان که فیلممو گرفتم میگم این چه وضعیه مانتو پوشیدی
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
اسی مامان منم تو عروسی اومد با چادر پیش همسرم رقصید یعنی داشتم ذوب میشدم میگفتم نمیرقصیدی خب مگه مجبور بودی😂😂بعد تو عروسی پسرخالم کم مونده بود تانگو برقصن باهم
انقد دوست دارم که اصلا همه چیز نینیمون به تو بره😍😍😍