سلام داستان به اونجا بر میگرده که ما پارسال بعد از کلی گشتن برای خونه تو منطقه ی خیلی ضعیفتر از منطقه خودمون خونه گیر آوردیم با 50 پول پیش 2 میلیون اجاره آقایی که صاحبخونه بود با این جمله که چند سال بشینید انشالله تا بخرید به ما اطمینان داد که اینجا هستیم برای همین شوهرم کلی خرج خونه کرد کاغذ دیواری کشید گاز رو میزی خریدو اینجور چیزا ما چندسالی بود بچه دار نمیشدیم حالا امسال خدا خواستو بعد سه سال ناباروری خدا به ما بچه داده ولی من استراحت مطلقم حالا چند روز مونده به موعد مون زنگ زده میگه پاشید پسره خودم میخواد بیاد اینجا تا فهمید من باردارمو استراحت سریع گفت عروس منم استراحت مطلقه َسریع پاشید بعد رفته به اونیکی مستاجرشم همینو گفته دوتا خونشو برای پسرش میخواد آیا؟؟؟ چرا آدما خیلیهاشون رحمو انصاف ندارن؟؟؟؟ چرا انسانیت رفته حالا من چه غلطی کنم افسردگی گرفته دائم میزنم زیر گریه نمیدونم چه غلطی بکنم