خیلی عصبانیم تا رسید گفت بمن تو من تو فشار گذاشتی گفتی خونرو تعمیر کنیم میتونستیم بشینیم توش تحمل کنیم تو گفتی ماشینم بفروشم خونه بخرم تو فلان تو بهمان مادرشوهرمم پشتش در اومد حتی گفتم نباید شبا دیر بیاد مادرشوهرم گفت ولش کن شاید کاز داره بعد گفت اون بده تو هم بدی منم گفتم هر کی بگه من بدم بدی از خودشه خلاصه انگار فقط دلش میخاس بمن این حرف بزنه چکار کنم این کار دیگه تا عمر داره انجام نده چکار کنم تنبیهش کنم که مشکلات بینمون همه جا نگه دلم میخاد درس خوبی بهش بدم
من که مادرشوهرم بدبخته بیچاره انقدر فضولو بدذاته که بچه هاش جلو ما ازش مینالن یعنی درکل اعصاب خوردکنه یه وقتایی بچه هاش چنان سرش داد میکشن و باهاش دعوا میکنن که دلم براش میسوزه میگم گناه داره هرچی باشه مادرتونه آهش میگیره تحملش کنین 77 سالشه احساس میکنه همه دلشون میخواد بمیره واسه همین همش میگه من میخوام دویست سال عمر کنم خدا برای گرگ بیابون نیاره روزگار این آدمو البته بدجنسی از خودشه یه چیزی غیرقابل توصیفه
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
میدونه کوتاه میای واسه همینه پررو شده من از وقتی حامله شدم فک کنم با خودش میگفت آخ جون دیگه بچه دارشد حرف جدایی نمیزنه چند روز پیش یه غلطی کرد بهش گفتم برام مهم نیس چی بشه از جوپونیم که مهمتر نیس نمیتونم هر لحضه هرس تورو بخورم میزارم میرمااا خفه شد
عزیز دلم همیشه اعتماد به نفس داشته باش آدمیزا سو استفاده گره ببینه ضعف داری از همونجا ضربه میزنه ... پس خودتو قوی کن کمی خودخواه باش پیش همسرت ...مطمعن باش تو بیگناهی اگه ازدواج دومته تقصیری نداری سرنوشتت بوده ...نذار نکته ضعفت بشه ...خب هزارتا هم نکات مثبت داری مطمعن باش موفق باشی