.باید یکی او را دوست می داشت! باید لااقل یکی او را دوست می داشت، یکی که مهربان و دلسوز بود، یکی که از او می پرسید: «دلش می خواهد به گردش برود، یا غذا بخورد؟» یا کسی که به او می گفت: «بدون پالتو بیرون نرو، سرما می خوری!»، «وقتی کسی آدم را دوست نداشته باشد، زندگی چقدر سخت است! »
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
.باید یکی او را دوست می داشت! باید لااقل یکی او را دوست می داشت، یکی که مهربان و دلسوز بود، یکی که از او می پرسید: «دلش می خواهد به گردش برود، یا غذا بخورد؟» یا کسی که به او می گفت: «بدون پالتو بیرون نرو، سرما می خوری!»، «وقتی کسی آدم را دوست نداشته باشد، زندگی چقدر سخت است! »
.باید یکی او را دوست می داشت! باید لااقل یکی او را دوست می داشت، یکی که مهربان و دلسوز بود، یکی که از او می پرسید: «دلش می خواهد به گردش برود، یا غذا بخورد؟» یا کسی که به او می گفت: «بدون پالتو بیرون نرو، سرما می خوری!»، «وقتی کسی آدم را دوست نداشته باشد، زندگی چقدر سخت است! »
.باید یکی او را دوست می داشت! باید لااقل یکی او را دوست می داشت، یکی که مهربان و دلسوز بود، یکی که از او می پرسید: «دلش می خواهد به گردش برود، یا غذا بخورد؟» یا کسی که به او می گفت: «بدون پالتو بیرون نرو، سرما می خوری!»، «وقتی کسی آدم را دوست نداشته باشد، زندگی چقدر سخت است! »
.باید یکی او را دوست می داشت! باید لااقل یکی او را دوست می داشت، یکی که مهربان و دلسوز بود، یکی که از او می پرسید: «دلش می خواهد به گردش برود، یا غذا بخورد؟» یا کسی که به او می گفت: «بدون پالتو بیرون نرو، سرما می خوری!»، «وقتی کسی آدم را دوست نداشته باشد، زندگی چقدر سخت است! »
شبها ویتامین ای با الوورا بزن یخ میوه ای یا رنده ی خیارو سیب زمینی و ابلیمورو بزار فریز یه روز یخ بمال یه روز بخور بده یه اسکراب خوب برای صورتت بگیر و صابون ان جی برای شستشوی پوستت و. درکنارش همین ویتامین سی اونوقته که نتیجت عالی میشه
من دوسه روزه ویتامین ای میزنم.دیروز مادرشوهرم اینا میگفتن پوستت خوب شده
جدی موثره ؟ اصلا نمیدونمچرا جدیدا هر چی میزنم هیچ تاثیری نداره
.باید یکی او را دوست می داشت! باید لااقل یکی او را دوست می داشت، یکی که مهربان و دلسوز بود، یکی که از او می پرسید: «دلش می خواهد به گردش برود، یا غذا بخورد؟» یا کسی که به او می گفت: «بدون پالتو بیرون نرو، سرما می خوری!»، «وقتی کسی آدم را دوست نداشته باشد، زندگی چقدر سخت است! »
شبها ویتامین ای با الوورا بزن یخ میوه ای یا رنده ی خیارو سیب زمینی و ابلیمورو بزار فریز یه روز یخ بم ...
باش عزیزم ممنون امتحان میکنم
.باید یکی او را دوست می داشت! باید لااقل یکی او را دوست می داشت، یکی که مهربان و دلسوز بود، یکی که از او می پرسید: «دلش می خواهد به گردش برود، یا غذا بخورد؟» یا کسی که به او می گفت: «بدون پالتو بیرون نرو، سرما می خوری!»، «وقتی کسی آدم را دوست نداشته باشد، زندگی چقدر سخت است! »