اون روزوسایلاشوجمع وجورمیکردیه عکس پیداکردم زودفهمیدم عشقش بوده گفتم چقدرزشته بهش برخوردگفت نه بابااونجوریام نبوده بعدش خودمومشغول کردم ببینم میندازه سطل آشغال همش یجوری رفتارمیکردحواسموپرت کنه منم بلندشدم رفتم فرداش رفتم دیدم هنوزنگه داشته خیلی ناراحت شدم چه لزومی داره عکسشونگه داره الان دیگه زن گرفته