سلام حدود ۳ هفتس اسباب کشی کردیم خونمون اپارتمانییه دو طبقه طبقه اول صابخونه یه پیرمرد تنها میشینه اتاق خابمون می افته بالا پشت بوم کنار پشت بوم خونه همسایس یه مرد هست تاحالا دیدم چند بار از بالا هی نگا میکنه به خودم نیاوردم امشب شوهرم سرکار بود تا ۱۲ ساعت ۱۱ و نیم رفتم دسشویی دیدم سایش افتاده نشسته بود کنار بوم گفت همسایه شما خیار پرت کردی گفتم ته بعد گفت اقاتون خونس گفتم نه بعد سایشو میدیدم هی سرک میکشید میگف ببخشین همسایه ولی نمیرف هی سرک میکشید منم از ترس سدیع درو قفل کردم زنگ زدم به شوهرم اونم به صابخونه زنگ زده بود صابخونه باهاش صحبت کرد شوهرم از وقتی اومده رفته تو فکر شامشم نخکرد میگه از این به بعد در بالا رو قفل کن بالا نرو اخه مگه میشه نرم خودم اینقدر ترسیدم نمیدونم چی بگم همش ساکته میره تو فکر کاش وی بهش نمیگفتم ولی خوب خیای ترسیدم😢😢
دسشویی بالاس مگه
اوه اوه خطرناک
نه خوب کاری کردی گفتی.فقط سریع خونتونو عوض کن
میگفتی شوهرم هست سعی کن بالا هم کمتر بری من ترسیدم خفتت نکنه
اتفاقا خوب کردی بهش گفتی حواستون به همچین آدمای مشکوکی باشه مردم عجیب شدن 😧
عضویت: 1392/11/11
تعداد پست: 21595
وای خونه عوض کنید یوقت نیاد بلایی بیاره امارربویر کسی نباشه سرک نیکشه😪
خوب کردی عزیزم😍، حتما داره ی فکری برا‌ش میکنه، انشالله خونه رو عوض میکنه یاهم دست بدست صاحبخونه اون آقارو ادب میکنن👊
اتاقتون چجوریه که همسایه بهش اشراف داره ؟؟
خوب کردی گفتی
خودش زن و بچه داره
خوب شد گفتی فردا یه اتفاقی بیفته چکار میکردی دختر . بهتره بدونه و تذکر بده تا مردک خودشو جمع کنه
بالا چیه که میری؟
عوضی منظور داشته می‌گفته خیار پرت کردین😫😪
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
