من و شوهرم هر دو از 6و نیم میریم سرکار ، من تا 2 و نیم سرکارم تا برسم خونه ساعت 4 میشه، شوهرم تا 4 سرکاره تا برسه خونه 4 و نیم میشه، هر دو میخوابیم تا 6 بعدش ایشون در حال استراحت و من تا 11 شب یکسره مشغول کار خونه، دریغ از ی ذره کمک ، تازه همش میخوره و میریزه، دیشب دیگه خیلی کمر درد گرفتم و کلی غر زدم خوابیدم ، به خدا اصلا وقت نمیکنم کار شخصی کنم ، شوهرای شمام کار خونه نمیکنن؟؟ عکسل العمل شما چی هست؟؟؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شوهر منم دست به سیاه و سفید نمیزنه تو شرایط عادی...
الان که باردارم جارو و گردگیری کلا به عهده گرفته!
بعضی وقت ها مهربون میشه میگه من ظرف ها رو میشورم😅
خدایا شکرت🙏 ذخیره تخمدانم کمه اگه سوالی در این مورد داشتین تاپیک آخر خودم بپرسید جواب میدم. 👇🏻👇🏻👇🏻 👨👩👧 بدن پس از زایمان عزیز من! اول از همه من از تو متنفر نیستم، برعکس، من خیلی بهت افتخار میکنم. تو یک انسان کامل رو در خودت رشد دادی، او را گرم و ایمن نگه داشتی و به او اجازه دادی تا رشد کند، سپس با شجاعت و از خود گذشتگی او را رها کردی تا به دنیا بیاید. تو اورا تا زمانی که توانستی تغذیه کردی و من به این افتخار میکنم!!! تو شکست نخوردی، تو کارهای شگفت انگیز انجام دادی... ممکن است متفاوت از گذشته باشی، اما زشت، آسیب دیده یا زخمی نیستی... تو زیبا هستی و من به تو افتخار میکنم❤️
مادرشوهرم خدا خیر بده به پسراش یاد داده باید کمک کنن. شوهرم واقعا کمکه
روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...