بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مادرشوهرم کلا دختراش تحویلش نمیگیرن کلا از ما فقط توقع داره هر جا بخوایم بریم مستقبم میگه منم ببرین حالا دخترش داشت میرفت مشهد الکی جلو روی من میگه دخترم گفته حیف که پات درد میکنه وگرنه میبردمت بعد اونم گفته آره مادر حالا اگه ما بودیم باید میبردیمش چب بگم اینجور وقتا حرصم میگیره فقط از ما ت قع داره ولی پولش و کاراش و احترامش واسه دختراشه
مادرشوهرم کلا دختراش تحویلش نمیگیرن کلا از ما فقط توقع داره هر جا بخوایم بریم مستقبم میگه منم ببرین ...
دفعه ی بعد که توقع داشت قبل اینکه به زبون بیاد بگو دیشب با خودم فکر می کردم شما رو هم ببریم ولی یادم اومد اون دفعه ای فلانی (خواهر شوهر) به خاطر پاتون نبردتون مشهد؛ دیدم خیلی ستمه من ببرم و دردتونو زیاد کنم. یا اگه شوهرت باهات هماهنگه بگو. به شوهرم گفتم شما رو هم ببریم ولی گفت مگه ندیدی خواهرم چون پا درد داشت نبردش؟ لازم نیست مامان اذیت می شه.
یه چی دیگه تا من رو میبینه یاد غماش و گریه زاری میفته
تا شروع می کنه به زاری پا شو برو.
یا بگو مادرشوهر فلانی یا یکی که روش حساسه یا ازش بدش می آد مثلا جاری خودش، چه شاد و سر خوشه آدم می بینتش کیف می کنه، شوهرم خیلی دوستش داره و می گه بیشتر باهاش رفت و آمد کنیم.