توقعات بیجای خانواده شوهر

عین خودمی. من ک دیگه جدیدا جوابشونو میدم تازه انتظار دارن با کل فک و فامیلشونم ارتباط داشته باشم. من ک گفتم تا دعوتم نکنن نمیرم.در ضمن سه چهار ماه تو شهر غریب میمونم چیزی نیست حالا ک ی توک پا میرم خونه مامانم نمیتونید ببینید تازه برگشتم گفتم دخترای مردم بیست و چهارساعته خونه مامانشونن. اینقدر اینکارا رو کردن حساس شدم جدیدا اول میرم تفریحامو میکنم بعد میرم خونشون تحویلم نمیگیرم

دقیقا برا من این اتفاق افتاد 

خودشون نمیومدن بعد به ما میگفتن عید نرید مسافرت 

اول بیاید به ما تبریک بگید بعد برید

در صورتی که یه روز قبلش رفتیم و گفتیم میخوایم بریم

چندبار مدارا کردم دیدم متوقع هستن 

قطع رابطه کردم

اصلا ندیده اند انگار تو دور برشون هیچ زن و شوهری عیدا مسافرت نمیرن. انتظار دارن ما مسافرت نریم جایی.سال تحویل پیششون باشیم. منم تحویل نمیگیرم. البته اینقدر پررو هستن  ک خدا میدونه هر سال عید باید زنگ بزنن حرفشونو بگن از رو نمیرن.منم برعکس خواستشون انجام میدم

هر جا دعوت شدید برید. آدم سرشو نمیندازه پایین بره خونه مردم

دیگه وقتی دعوت میکنن چاره ای نیست.

نه اونا ندیده نیستن...میخوان خودشون رو با اینکارا بزرگ نشون بدن

مادرشوهرم زنگ زد غیرمستقیم به ما تیکه مینداخت رفتم دستبوسی مادرم عید😏

پارسالم همین بامبولو دراوردن باز من گفتم دعوتشون کنم از دلشون دربیارم تازه عروسی کرده بودم

امسال با رفتارم نشوندمشون سرجاشون

متنفرم از توقعات اینطوری.سعی کنید در کمال خونسردی برنامه ای که برای زندگیتون دارید اجرا کنید،هیچ چیز رو از قبل جلوشون لو ندید مسافرت، خرید یا هر چیزی رو اگه رو بدین تا اسم بچتون هم میخوان انتخاب کنن و دخالت