کیا به قسمت تو ازدواج اعتقاد دارن؟

من

من

برا من واقعا قسمت بود اشنایی با شوهرم

🙋

من که نهایت قسمت بود یه وقتایی با شوهرم فک میکنیم بخدا خندمون میگیره برا هیچ کسم نمیگیم چون باورش سخته

زندگی من یه داستانه اما دلمم نمیخواد برا کسی بگم چون باورش سخته فک کن خود ما الان تقریبا 2ساله زن و سوهریم باورش برا خودمون سخته چه برسه غریبه ها

من

قسمتته چندنفر بیان خواستگاریت و تو یکیشونو انتخاب کنی.

من واقعا اعتقاد دارم با اينكه اصلن مذهبي نيستم

با شوهرم همكار بوديم .دومين باري كه ديدمش تو محل كار باهاش درگيري لفظي پيدا كردم و حدودا يكسال و خوردي حرف هم باهاش نميزدم .نگاش هم نميكردم و هميشه با خودم ميگفتم يني مضخرف تر از اينم داريم 😂بعد جالبه به همه ميگفتم خدابداد كسي برسه كه زن اين از خود راضي ميشه .چقد نچسبه😂

از اون جالبتر اينكه دوس پسر داشتم و محض سرگرمي  جلو دوس پسرم كه همكارمو نديده بود كلي ازش بد ميگفتم و مسخره اش ميكردم😂.الان ١١ سال از اون روزا گذشته و من ١١ ساله زن همين اقاي همكار هستم و تازه عجيب تر اينكه عاشقش هستم و ازش ني ني توي دلم دارم .اگه اين قسمت نيست پس چيه😂😂

شرمندتم نمیتونم بگم اما قسمت در ازدواج وقتی هست که خودتو به دست خدا بسپاری

من تو سخت ترین شرایط زندگیم که هیچ امیدی نداشتم با همسرم آشنا شدم و همه وقتی خبر ازدواجم رو شنیدند باور نمیکردند که من زیر بار ازدواج رفتم اونم به یه شهر دیگه و خیلی دور

خب به نظرشون ایرادی نداشته که دهنشون بسته شده.البته غیر از اراده ی خود طرف ی مسائلی ممکنه پیش بیاد که تاثیر بذاره.در حالت عادی و نرمالش همونه که گفتم

برای من بعد از اینکه شوهرم اومد خواستگاری در فاصله کمتر از یکماه چهار نفر دیگه هم که شرایطشون خیلی خوب بود خواستگاری کردند و من چون اول با ایشون صحبت کرده بودم بقیه رو اصلا راه ندادم. مودبانه گفتم تا به ایشون جواب ندم نمیتونم بقیه رو ببینم. هر چند که دو نفرشون اشنایی قبلی داشتند

و البته همسرم هم زمان مناسبی اومد خواستگاری . اگر یکسال قبلش میومد این اتفاق اصلا نمی افتاد

و در نهایت این که یه نفر مهرش به دل ادم بشینه واقعا قسمته. اونم وقتی دو طرفه باشه