چرا عجولانه قضاوت میکنید
دقیقا برای دختر مستاجرمون همین اتفاق افتاد .با وجود بسر خوب مادرش لج کردو گفت نه ولی بدره و خواهر بزرگه دختره رو دادن به بسره.مادره تو هیچ کدوم از جشنا نبود.یه مدت قهر کردو رفت شهرشون هر روز فحش و دعوا بود تلفنی .بعد یه مدت برگشت و کم کم بعد از عروسی دخترش باهاش آشتی کرد و الان فهمیده چه داماد خوبی گیرش اومده.البته اینم بگم دختراشم در حقش نامردی کردن کار به جایی رسید که میخواستن برا بدرشون برن یه زن بگیرن .ولی مادره با وجود قهر بودن براش جهیزیه ای داد که نگو و نبرس
این روزها طرح روی جلد آدمهاست
که پرفروششان میکند ، نه متنشان . . .