2752
2734
عنوان

زایمان طبیعی

| مشاهده متن کامل بحث + 526 بازدید | 63 پست

بعد از ۲۰ روز هنوز زخمت بسته نشده؟؟؟؟

بعد بخیه هات چجوری بودن که خودت کشیدی؟

معمولا بخیه های زایمان طبیعی جذب میشن اونم طی یک هفته تا ده روز خوب میشه.

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

برای بعضی ها یه برش دو سانتی میزنن، که اصلا متوجه نمیشی

همه زایمان یه طرف ، بخیه ها یه طرف من از بخیه ها میترسم....

خیلی بخیه خوردم 

زن زایمان طبیعی کنه ، دستشویی رفتنش چطوریه؟!!! بخیه ها باز نمیشن؟!!!

منتظر بودم خدا لطفش رو شامل حال ما بکنه ، ولی بعد باورم شد خدا با اجابت نکردن دعامون به ما لطف کرده.

سلام دوستان. کسی تاحالا تو سونو بهش گفتن که دورشکم جنین کوچیکه؟نسبت به سنش. ۳هفتهاختلاف داره!

خیلی نگرانم. یعنی این مسئله عقب ماندگی حساب میشه؟؟

خدایا آقامهدی  رو به خودت سپردم مراقبش باش که صحیح و سالم بدنیا بیاد 😍                                   خداجون شکرت  گل پسرم۲۵تیر۹۸ صحیح و سلامت  بدنیا اومد 😍😍
2731

واقعا مادر شدن ارزش اینقدر سختی رو داره یعنی من خیلی بچه دوست دارم ولی از زایمان وحشت دارم فقط روزی که بتونم واقعا از ته دل مادر شدن رو حس کنم و بتونم سختیش رو تحمل کنم برای مادر شاید بتونم اقدام برای بارداری بکنم😓

فقط 2 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
میشه ازتون خواهش کنم برای سلامتی مادرم دعا کنید حتی فقط در حد یک صلوات  مادرم خیلی سختی کشیده رنگ خوشی ندیده  و توی زندگی من هیچی برای من با ارزش تر از مادرم نیست هر کی برای مادرم دعا کنه منم برای آرامش زندگیش و رسیدن به تمام آرزو هاش دعاش میکنم😚اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجه  تیکر تولد دو سالگی پسر عزیزم هست مادرت قربون چشمات بشه😍😍😍😍
ببخشید هفته چند نی نیتون اومد؟پیاده روی و ورزش داشتید؟

شما این ماه درد های نا منظم نداشتین؟(تاریخ زایمانمون یکیه)

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    
ببخشید هفته چند نی نیتون اومد؟پیاده روی و ورزش داشتید؟

بله وقتی رفتم تو ۹ ماه یعنی هفته ی ۳۷هروز پیاده روی داشتم.هفته ی ۴۱زایمانم بوداونم باامپول فشار چون درد نداشتم و گفته بودن ۴۱هفته ک تکمیل شد باید بچه ب دنیا بیات

جدی یعنی عادیه؟اره ی سر میرم پیش همون دکتری ک زایمانم داد

آره برا من اینطور بود قبل زایمان دقت کردم اون گوشت پایین بود ولی هم پایینتر بود هم کوچیکتر. ولی بعد زایمان بالاتر اومده بود و حجمشم بیشتر شده بود

هیچ میدانی چرا چون موج، در گریز از خویشتن پیوسته می کاهم؟ زانکه بر این پرده تاریک، این خاموشی نزدیک، آنچه میبینم نمیخواهم، وانچه میخواهم نمیبینم
بعد از ۲۰ روز هنوز زخمت بسته نشده؟؟؟؟ بعد بخیه هات چجوری بودن که خودت کشیدی؟ معمولا بخیه های زایما ...

اره من دیر خوب شدن ۴بخیه خوردم ۳تاافتادن یکی همینجوری آویزون بود رو گوشتم گره خورده بود گرشو قیچی کردم و کشیدمش راحت شدم الان زخمم کاملا خوب شده 

بله وقتی رفتم تو ۹ ماه یعنی هفته ی ۳۷هروز پیاده روی داشتم.هفته ی ۴۱زایمانم بوداونم باامپول فشار چون ...

مبارکه. انشالله قدمش پرخیرو برکت باشه عزیزم. 

خدایا آقامهدی  رو به خودت سپردم مراقبش باش که صحیح و سالم بدنیا بیاد 😍                                   خداجون شکرت  گل پسرم۲۵تیر۹۸ صحیح و سلامت  بدنیا اومد 😍😍
برش میزنن به کمر بی حسی میزنن؟

اصلا متوجه برش زدن نمیشی که اصلااااااا.

فقط بعدش تا چند روز میترسی اجابت مزاج داشته باشی

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687