2733
2739
عنوان

✨🌄✨تاپیکِ جامعِ زندگی پس از مرگ (در جهتِ تسکینِ داغدیده ها)✨🌄

| مشاهده متن کامل بحث + 373365 بازدید | 4015 پست
سلام سپاس عزیز بابت تاپیک خوبت تشکر میکنم چند روزه دارم میخونمش. میخواستم وقتی تموم شد کامنت بذارم ...

سلام دوست عزیز، 

خدای مهربون  پدرِ بزرگوارت رو رحمت کنه انشاءالله 🙏🙏🙏

از اظهارِ محبتت ممنونم، 

 در موردِ سوالی که پرسیدی باید بگم همونطور که به اون دوستمون هم گفتم، ما با بخشیدنِ دیگران، خودمون به آرامش می رسیم چون کینه و تنفر، بیشتر از اونی که بخواد به طرفِ مقابل صدمه بزنه، به روح و روان و اعصابِ خودمون ضربه می زنه، 

در واقع، کینه و حسادت دوتا حالتِ احساسی هست که خودِ شخص رو بیشتر عذاب میده تا دیگران رو. 

وقتی شخصی  کارِ بدی در حقِ ما انجام میده، اون لحظه حالِ ما و احساسِ ما رو بد می کنه و دلمون رو می شکنه و ما رو برای چند ساعت یا حتی چند روز غصه دار می کنه حالا تصمیم با خودِ ما هست که با کینه گرفتن از اون شخص، و مرور کردنِ مداومِ اون خاطراتِ بد و جنگیدن با اون فرد توی ذهنمون حالِ خودمون رو بدتر کنیم و اون لحظه رو مدام توی ذهنمون زنده نگه داریم و خودمون رو شکنجه روحی و روانی کنیم و با این کار درواقع با اون فرد همکاری می کنیم تا در آزار دادنِ به ما بیشتر و بهتر به هدفش برسه و یا اینکه بعد از چند لحظه یا چند ساعت و حتی یک روز ( بسته به شدتِ موضوعی که باعثِ آزارمون شده) قضیه رو تموم کنیم و فراموشش کنیم، تا به خودمون در به دست آوردنِ تعادلِ روانی و احساسِ خوبمون کمک کنیم. 

با یک مثال شاید بتونم بهتر منظورم رو برسونم، ببین دوستِ عزیز اگر خدای نکرده یک مار شما رو نیش بزنه چه کار می کنی؟ 

از دستِ مار عصبانی میشی و شروع به دشنام و نفرین و بدو بیراه گفتن به مار می کنی و دنبالش می کنی تا اونو بگیری و به سزای عملش برسونی؟ 

یا اینکه دنبالِ راهِ چاره می گردی تا زهرِ مار رو هرچه سریعتر از بدنت بیرون کنی و جلوی انتشارِ اون رو توی بدنت می گیری و با تزریقِ پادزهرِ مناسب، اون زهر رو خنثی می کنی؟ 


کینه و نفرت هم دقیقا مثلِ همون زهرِ مار می مونن، اون مار نیشش رو زد و رفت و حالا این ما هستیم که باید هرچه زودتر با تزریقِ افکار و احساساتِ خوب و مشغول کردنِ خودمون به کارها و افکارِ دیگه و رها کردنِ اون فرد، زهری  که به روان و احساساتمون وارد کرده رو  خنثی کنیم وگرنه این خودِ ما هستیم که از پا می افتیم و اون داره زندگیش رو می کنه. حتی شاید دیگه اصلا یادش نباشه که با ما چه کرده. 

البته قبول دارم که ما انسانیم و لبریز از احساسات، و بخشیدنِ کسی که در حقِ ما بد کرده دلِ بزرگی می خواد ولی به خاطرِ خودمون باید ببخشیم و یا حداقل فراموش کنیم و دیگه بهش فکر نکنیم و رهاش کنیم. 

اون شخص هم مطمئنا جواب و عکس العمل و بازتابِ کارش رو توی زندگیش خواهد دید و یه جایی بالاخره تاثیرِ اون کارش رو به وسیله قانون خدا و طبیعت می بینه مطمئن باش. 

از طرفی هم طبقِ گفته ی تجاربِ نزدیک به مرگ، خیلی از اشخاص و اتفاقاتِ نا خوشایندی هم که در طولِ زندگی در مسیرِ ما قرار می گیرن در واقع معلم‌های معنویِ ما و در جهتِ رشد و یادگیری و قوی‌تر شدن و بیداریِ معنویِ ما هستن، البته ما خیلی از این حقایق رو تا وقتی که در بدنِ مادی و در این دنیا هستیم متوجه نمیشیم و بیخودی خودمون و روحمون رو رنجیده و آزرده می کنیم. در حالیکه حتی افرادِ به ظاهر دشمن هم با رفتارِ  خودشون برای ما درس هایی و آموزش‌هایی به همراه دارن و هرکدوم از جهتی ما رو قوی می کنن. 

از خدای مهربون می خوام  تا هر وقت توی همچین شرایطی قرار گرفتیم و از دستِ کسی آزرده و دلشکسته شدیم، خودش به هممون کمک کنه تا بتونیم درسهایی هم که از اون درد ورنج قراره یادبگیریم رو هم درک کنیم نه اینکه فقط درگيرِ کینه و نفرت و خشم و آشفتگیِ روحی و روانی بشیم، از خدای مهربون می خوام خودش توی اون شرایط، چشمهای ما رو باز کنه تا حقیقتِ ماجرا که در پسِ اون رنج و عذاب هست رو هم ببینیم و درست ترین تصمیم رو در جهتِ تسلیِ احساساتمون و رشد و پرورشِ روحمون بگیریم 🙏🙏🙏

چه خوابهای شیرینی منم یک سال و نیمه پدر نازنینم رو از دست دادم سال اول خیلی سخت بود (هنوزم هس ...

خدا پدر بزرگت رو در ارامش ابدی قرار بده،خیلی سخته،خیلی....

حتی فکر کردن بهش منو داغون میکنه

ولی اینو بدون که همیشه حواسش بهت هست  حتی کوچکترین مشکلات تو براش اهمیت داره

یه نماز هست که برای به خواب اومدن مرده ها به خواب ادمه،من نمیدونم دقیق چیه،ولی دخترخالم که به تازگی مادرش رو از دست داده خوند وقتی تموم شد اومد بخوابش،توی گوگل سرچ کن ببین میاد

یکی دیگه از دخترخاله هام ۸عید پدرش رو از دست داد،خیلی خیلی داغونه،همش میگه یعنی من اروم میشم؟؟؟؟؟

مال دل همتون صبر از خدا میخوام....

برای شادی روح مادربزرگ و خاله عزیزم لطفا یه حمد بخونید،ممنونم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘


ناگهان صحنه‌هایی در جلوی من پدیدار شدند که تنها تصویر نبودند، بلکه هر یک احساس، اندیشه و ادراکی کامل بودند. آن‌ها صحنه‌های زندگی من بودند که با سرعت زیادی در جلوی من منعکس می‌شدند و من نه تنها هر یک را کاملاً می‌فهمیدم، بلکه هر عمل و اتفاق را دوباره تجربه می‌کردم و برای اولین بار نیت و علت هر رفتارم و اثری که روی دیگران گذاشته است را عمیقاً درک می‌کردم. کلمۀ «کامل» نمی‌تواند حق مطلب را در مورد تمامیت و عمق تجربۀ مرور زندگی‌ام ادا کند. آگاهی‌ای که در مورد خودم کسب می‌کردم را نمی‌توان در تمام کتاب‌های دنیا گنجاند.

 با نگرانی انتظار فرا رسیدن صحنه‌هایی از زندگی‌ام را داشتم که از دیدن آن‌ها بیم داشتم. ولی بسیاری از آن‌ها هیچ‌وقت در جلوی من ظاهر نشدند و من فهمیدم که به این علت است که من در دنیا اشتباه بودن آن‌ها را فهمیده و صادقانه مسئولیت آن‌ها را به گردن گرفته بودم. من خودم را دیدم که خالصانه از خدا خواسته بودم که مرا ببخشد و او نیز بخشیده بود. 

من از مهربانی او به شگفت آمدم که چگونه بسیاری از اشتباهات من را به‌سادگی بخشیده و پاک نموده است...

منبع : تجربۀ رانل والاس، سایت تجارب نزدیک به مرگ 

2728
سلام‌سپاس عزیز خدا قوت ببخشید دیر ب دیر پست میزارم مشغله ام زیاده اما سعی میکنم حتما سر بزنم به ت ...

سلام عزیزم 

ان‌شاءالله همیشه مشغول به شادی و خیر باشی 🙏

ممنونم که اینقدر به من لطف داری، شما از خوانندگانِ دائمی این تاپیک هستی، خدا خیرت بده، ممنونم که هستی 🙏

2738



ای مهدیِ موعود، کجایی؟ کجایی؟ 

جانشیفتگان منتظرند تا تو  بیایی 


ما  عاشق  و  رِند  و  پُر  گناهیم 

ای منجیِ عالم، ما چشم به راهیم 


🌺🍃شاعر :استارتر 🍃🌺






آقا بگو كه آمدنت نزدیك است!

آقاجان دیگر از انتظار نگو، از وصال بگو. 
بگو كه می آیی و مرهمِ دل های شكسته و خسته ی ما می شوی.
آقاجان بگو  كه دیگر جولان دهیِ ظالمان تمام شد. 
آقاجان خیلی كارها داریم كه بعد از آمدنت انجام دهیم.
سختی ها را تحمل می كنیم، فقط به شوق دیدار شما. 
بگو كه می آیی و اشك های شبانه و غریبانه ی ما را پایان می دهی.

آقا بگو كه آمدنت نزدیك است!

از وصال بگو... 




سلام به استارتر عزیز... 

نمیدونم از کجا شروع کنم.. من چندماهی هست به دنبال همچین موضوعی هستم تا حقیقت پس از مرگو بفهمم.. نمیدونم چرا انقد دیر این تایپیک رو دیدم.. اما خوش حالم که پیدا کردم همچین تایپیکی رو.. جواب خیلی از سوالاتم و اینجا پیدا کردم... اما هنوز حس های مبهمی دارم و سوالاتی که ممکنه در اینده بازم برام پیش بیان...


تا صفحه۴۰ خوندم...

دلم نیومد نظرمو نزارم... گفتم نظرمو براتون بزارم... زیرا ممکنه پنجاه صفحه ی بعدی چندین روز بکشه تا تمومش کنم.. چون با دقت همه حرفای شما و تجربیات رو میخونم.

من فکرمیکنم ذهنم اماده ی حقیقته.. فکرمیکنم خدا این عنایت و بهم کرده که ذهنمو متوجه این قضایا کنه ...


اما یه چیزی که ازش ترس دارم


اینکه این چندوقت هرکدوم از این مطالب رو که میخوندم حس ارامش و خوبی داشتم از اینکه وقتی میمیرم اونقدار وحشتناک نیست...

اما این حسو وقتی دارم که دارم این مطالب رو میخونم...

به محض اینکه به زندگی عادی خودم برمیگردم و کارهای روزمرم...بازم کمی ترس دارم... ازاینکه تجربه ی من چجوره؟؟من که خودم شخصا تجربه ای نداشتم چی به سره من میاد؟! و  از این قبیل سوالات مبهم ..... ک ذهنمو بازم مغشوش میکنه ..

یه سوال دیگه ای هم که دارم..توی قران بعصی ایاتش که حرف از عذاب دردناک کافران میزنه ادم میترسه... خب من نمیدونم از نظر خدا کافر حساب میشم یا نه ... میترسم از این قضیه..


قران خیلی کلی هست و برای هرایه اش باید کلی تفسیر خوند..

اما حرف از عذاب دردناک و روز قیامت که میزنه .

 من همش یه چیز وحشتناکو تصور میکنم ...

و اینکه تو ایاتش میگه انها اهل اتش اند...

اهل جهنم اند...


خب کلامه صریحه خداس اینا....

 منظوره دقیق خدا از این ایات چیه؟!


سلام به استارتر عزیز...  نمیدونم از کجا شروع کنم.. من چندماهی هست به دنبال همچین موضوعی هستم ت ...

سلام دوست عزیز 

خوشحالم که با مطالب تاپیک ارتباط برقرار کردی. 

نمی دونم شما چندسال سن داری،  ما طی دورانِ عمرمون مسائلی که در مورد مرگ و مردن و قبر  شنیدیم همگی وحشتناک و ترساننده بوده و در مراسم عزاداری هم طبق فرهنگمون  خیلی خیلی سوگواری و غم و ماتم و شیون و افسردگی هست و من خودم با 40 سال سن الان تقریبا یک سال هست که دارم مرگ و زندگیِ بعد از مرگ رو از زاویه دیگه و با یک نگرش و رویکرد دیگه نگاه می کنم، بنابر این شما باید به خودت زمان بدي و هرچه بیشتر کتاب‌هایی که در این زمینه نوشته شده رو مطالعه کنی و تجارب نزدیک به مرگ رو بخونی و در آپارات، مستندهای تصویری و فیلم‌هایی که از این افراد تهیه شده رو ببینی، تا کم کم دیدگاهت تغییر کنه و باور کنی که مرگ بازگشت و رجوع هست، 

با مطالعه ی باقیِ مطالبِ تاپیک انشاءالله بیشتر  به این دیدگاه می رسی. 

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687