بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژهی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچهی ساده باشم
چراغ مطالعه نه،کیف ساده نه چرخ دار،جامدادی هم ساده که سبک باشه کیفش حتما سه تا زیپ داشته باشه برا تفکیک دفتر وکتاب وخوراکی،تراش رومیزی برا تو خونه خوبه،مداد رنگی ومداد سیاه مارک wokeخوبه،فکتیس هم خوبه