سلام مامانا و دوستای کلم.سوالی داشتم برای یک بنده خدایی که خیلی درگیره. اگر وکیل یا مشاوره ای اینجا هست لطفا بگه من معرفیش کنم به ایشون راهنماییش کنن .ممنونم.
ایشون 8ساله ازدواج کردن و یک پسر2ساله دارن.اوایل خیلی رابطه شون عاشقانه و خوب شد 2ساله انگار طلسم شده. مرده زنشو نمیخواد اهل خیانت و اینام نیستن هیچکدومشون.بهونه گیر شده به همه چی گیرمیده.
دوستم میگه بددهن شده و فحشای بد میده از همه چیم اشکال میگیره خوانواده ام رو مسخره میکنه.
گفته نمیخوامت گمشو خونه بابات.ازت متتفرم. جتد بار رسما لباساشو پرت کرده تو صورتش شب بارونی خواسته از خونه بندازش بیرون. طفلی یک بچه 2ساله داره به بچش وابسته است.میدونه نقطه ضعفشه هی میگه بچه رو ازت میگیرم.دادخواست خوانواده میاد چند وقت دیگه درخونه که شوهرتون دلخواست طلاق داده.
زنه میگه مگه من چکارکردم میگه تااالان میخاستمت ازالان نمیخامت.متنفرم ازت.
میگه حق با منه.زنگ بزن 110 بگو شوهرم منو ازخونه بیرون کرده میگن حق داره خونشهگ
دوستان واقعا اینجوریه؟
درضمن خانواده این بنده خدا شهرستانه و برادرهم نداره که مرده بترسه ازش.
هیچ کدوم از خانواده ها هم 2ساله نمیدونن قضیع چیه چون خانومه توداره خیلییییی.
واقعا راهی برلش نمونده چکارکنه بنظرتون؟
من وکیل بهش معرفی کردم پولی نداره که بده وکیل باهاش صحبت کنه. گفتم اینجا مطرح کنم که ددست راهنماییش کنین.لطفا قانونی و درست بگین ممنون.
پسرشم خیلی بهش وابسته است.و میخواد پای زندگی و بچش بمونه.خیلی آروم و ساکته هیچی نمیگه فقط گریه میکنه و به خدا شکایت میکنه. جواب حرفاشم نمیده.
درسته اگر مردزن رو نخواد میتونه طلاق بده حتی اگر زن طلاق نخواد؟
تکلیف حق و حقوقش چی میشه؟