سلام دوستان جاریم ۵ هفته بار دار بچه دومش هم هست، از وقتی فهمیده حامله است دیگه ژست ویار و حالت تهوع و دست به سیاه و سفید نمیزنه و همه هم دور و برشو میگیرن ، خیلی لجم از کارهاش میگیره تازه چند بار من غذا درست کردم براش فرستادم ، نمیدونم چکار کنم ، خونه مادرشوهرم هستم الان نشسته tv میبینه من باید کارهارو بکنم خواهشا بهم یاد بدید چکار کنم از کارهاش ، شوهرم هم طرف اون همه چجور قوزبون صدقه اش میرن تازه بچه دومش هست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
والا من بودم میگفتم حالم خوب نیست دست به سیاه و سفید نمیزدم
تو عاشق نبودی که دردودل عاشقا رو بفهمی💕 تو بارون نموندی که دلگیریه این هوارو بفهمی💓 تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگم💞 دلت تنگ نبوده ، میخندی تا از حس دلتنگی میگم💔 تو تنها نموندی تا حال دل بیقرارو بفهمی💓 عزیزت نرفته که تشویش سوت قطارو بفهمی💗 تو از دست ندادی بفهمی چیه ترسه از دست دادن💖 جای من نبودی بدونی چیه فرقِ بین تو و من🖤 اونجا که یه دختر میگه "تو قول داده بودی" قابلیت اینو داره که عرش خدارو بلرزونه🖤