من نمیدونم باهمسرم چیکارکنم بخداکلافه شدم ازاینوردوست داره به خودم برسم ازاین ورهم وقتی میرم لباس میخرم گیرای الکی میده چون من باخونواده ی شوهرم یه جازندگی میکنم بایدلباسای باحجاب بپوشم البته توخونه امون فقط پدرشوهرم که مذکره که اونم جداست خونه اش فقط گه گاهی یه سری میزنه واسه خاطراون من بایدازپوشیدن لباسایی که دلم میخوادمحروم بشم بخدالباسام بیحجاب نیستن یه بلوزاستین کوتاه باشلوارراحتی میپوشم که به اوناهم گیرمیده چیکارکنم خسته شدم دیگه