دیشب خونه مادر شوهرم خوابیده بودم عقدیم ما
بعد صب بیدار شدیم به قیافه مادرشوهر نمیشد نگا کرد یه اخم و تخمی کرده بود هی میگف کمرم درد میاد وای انقد گریه زاری کرده شوهرمم رف سرکار منم به یه بهونه ای اومدم خونه
نمون خونشون ....
هفته یبار یکساعت برو
اگ گفت بیاید بگو اخه گفتین کمرتون درد اومده !
یکاری کن که بگه ببخشید
نرو اصلا
منم یه بار دوران عقد خونه مادر شوهر خوابیدم بیدار شدم دیدم پدر شوهر اخم کرده داره نگام میکنه فوری زنگ زدم به شوهرم، شوهرمم فوری زنگ زد به پدرش بعد مثل این که بهش گفته بود زنت صبح به من سلام نکرده😐😐😐
آدم متوهم...
من میفهمم چی میگی شوهرم هی اصرار میکرد بیاا منم تو هفته دو سه روز اونجااا بودم
هی میگفتم اقاا رفتار مامان بابات عوض شده من نمیام میگفت نه اینطوری نیست بیاا
تا اینکه یه برخورد زشتی مامان باباش با من کرد تا آدم شد حساب کار دستش اومد فقط این وسط شخصیت من خورد شد منم کلا سالی یه بار میرم اونجا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
