مامانم رو خیلی دوست دارم. ولی متاسفانه یه سری کارای مامانم ناراحتم می کنه.
من خودم شاغلم و جایگاه اجتماعی خوبی هم تو جامعه دارم .یه دختر هم دارم. ولی متاسفانه مامانم مثل بچه ها باهام برخورد می کنه همیشه امر و نهی می کنه بهم. مثلا جایی باشیم با هم از بس با چشم و ابرو یا کلامی بهم دستور می ده که واقعا قاطی می کنم.یا جایی بخوام برم انتظار داره حتما برم دنبالش اونم ببرم و گرنه اخم و تخم می کنه.مسن نیست و خودش از پس کاراش بر می یاد. واقعا نمی دونم دیگه چیکار کنم
انتظار داره من مثل تاکسی همیشه در خدمت خودش و دو تا آبجیم باشم
مث مامان منه
حق داری ولی چاره ایم نداری
تو تربیت دخترمم خیلی دخالت می کنه
بیشتر توضیح بده
که مادرتون به انجام چی اشاره دارند یا میخوان مثلا کجاها ببریشون
خسته شدم از کاراش
تو هر زمینه ای بهم گیر می ده
یه جوری میگی انگار مث تاکسی درخدمتش باشم انگار داری با مادرشوهر میحرفی 🙁🙁
من که خسته نمیشم ازینکه مادرم هی دستور بده 😚😚
ببخشیدا ولی اونی که در موردش میحرفی
اگه نبود شما هم تو این جایگا نبودی هر چند تلاش خودت بوده اما به زحمتای مادرته الان موفق شدی
میدونم ناراحت میشی از حرفم .اما بدون خیلیا حسرت این چیزا مونده ب دلشون .چون یا مادرشون جدا شده .یا فوت کرده .
😟😐مامانتهههه هاااا مادرهههه مادر
من خودم شاغلم
کل کارهای خونه هم با منه
کل کارهای دخترم , جابه جا کردنش.
خریدهای خونه و ...
من خودمم مامانم رو جابه جا می کنم هر جا می خوام برم. ولی بعصی مواقع واقعا انتظارش خیلی زیاده الان یه نمونه از دیروز می گم
من هر جا مهمونی و دکتر و.... بخواد بره می رم دنبالش
😌 صبور باش .اشکال نداره .مطمعن باش همیشه تو دلش دعای خیر برات میکنه و به خودش افتخار میکنه دخترش هواشو داره .بزار اولین نفر تو دنیا باشه که حس خوشبختی و خوشحالی داشته باشه .ایشون مادرته دوست یا فامیل یا آشنا نیست که بگیم حق داری .شب بیداری بیخابی از همه وجودش گذشته تا شما الان موفق شدی .عزیزم
به خودت هی تلغین کنی یه نفرت به وجود میاد .اما اگه
بیشتر دوسش داشته باشی .بعدن به خودت میگی من چطور ب خودم اجازه دادم همچین فکری کنم در مورد مادرم .خاهر من با وجود اینکه ازدواج کرده یه پسر هم داره
ولی همه فکر زکرش پیش مادرمه .حتی پولی که شوهرش بش میده نصفشو برا مادرم خرج میکنه .خیلی کارا برا مادرم میکنه .همیشه هم گفته به شوهرش که اگه مامان بابام روزی پیر بشن باید یه خونه دو طبقه بگیرم پیش خودم باشن .نمیخام آخر پیری منت کسی رو سرشون باشه یا
کسی بخاد محل نزاره بهشون .شوهرشم بنده خدا چیزی نمیگه میگه هر جور تو دوس داری .هر کاری بگی برا مامان بابام انجام میده .امیدوارم منم مث خاهرم بشم 😚😚
الانم تاپیکتو قفل کن بی خیال شو .چون اگه جنبه نداشته باشی ممکنه حرف بقیه تاثیر بزاره و گند بزنی به حال خودت
مامان منم همینطور وقتی جایی حرف میزنم همش باید بترسم گاهی بهش میگم زمان تربیت کردن من گذشته
