سلام ازاول بگم ک من لهجمون ترکی هست زیاد فارسی نمیتونم ازاول توضیح میدم
۲سال پیش اینا بودم توی دواتاق زندگی میکرد تا کی ما خونمو درس کردیم
پدرشوهرم خونه داشت ولی بخاطر تک فرزندی شوهرم زووود اومد کنارمون خونه ساخت نزدیک چسبیده ب خونم کلید درمو خاست چون ما قبلن درس کردیما وسایلات لوله کشی سیم کشی میزاشت خونمون من هم راستشو بگم ناراضی بودم
ولی خب چیکار کنم
من حدودا ۲۰روز خونه تموم کردم ولی پدرشوهرم کارگر داره مت صب میام خونه مامانم شب میرم خونمون شوهرم قبول نمیکنه تنهابمونم
تقریبا دیروز پدرشوهرم گفت دوتاازخانمای کلشی کار اومده بود پیش شوهراشون هوا خیلی گرم بود گفتن مامیتونیم خونه عروست بشینیم ی چند دقیقه
خودش گفت ها این قضیه مال۱۰روزه پیشع تازه من خبردارشدم ب منم مادرشوهرم گقت
منم اومدم ب شوهرم گفتم شوهرم گفتم اخه کاشیکارها خانم ندارن اگه دارن چرابیان سرکار شوهراشون
امروز میریم اونجا منم قراره بگم خیلی ناراحتم بابت این قضیه ها کلیدمو پس میگیرم اگه ناراحت بشن ب جهنم