یه بغض ی ماهه ک سخت گیرکرده توگلوم...یادمه 6ماه پیش ک برااولین باراومدم قهر فقط سه روز موندم وهرلحظه کارم گریه بود ولی این ی ماهی ک اینجام هرچقد سعی میکنم گریه کنم دلم اروم بشه نمیتونم😔چجوری دلمو اروم کنم😢ینی زندگیم چی میشه اخرش؟؟درظاهر برام مهم نیس میگم میخندم خوش میگذرونم ولی ازدرون واسه بخت بدم میسوزم بدجوری دارم میسوزم...چیکارکردم که وضعیتم شداین...خسته شدم از بس راجبش حرف زدم...اصن دلم نمیخاددیگ برم جایی بخداخسته شدم ازبس برا بقیه توضیح دارم ازحرفای تکراری خسته شدم ازاینکه هی شرطامو تکرارمیکنم و شوهرم فقط مقاومت میکنه و درآخرش فحش میده...دلم میخادبشینم کلی گریه کنم😢😢
پ.ن:من ی ماهه اومدم قهرمشکلاتم باشوهرم زیاده و این ی ماه بدترشده جوری ک فک میکنم محاله درس بشیم چون شوهرم فوق العاده ادم کینه ای هس...پسرعمومه و همش خبرچینی میکنه استقلال عقلی نداره مشکل اعصاب داره باباشم شدید دخالت میکنه وخیلی چیزای دیگ ک واقعا خسته شدم ازبس گفتم😭
ببخشیدطولانی شد توروخدابادلای پاکتون دعام کنید😔