رفتم خونشون ديدم كتري و قوري نو ماله خودم ك استفاده نكردم رو گازشونه خيلي اعصابم خورد شد تا اخر شب خودخوري كردم تو انباري خونشون بوده چون قيلا باهم زندگي ميكرديم نياورده بودم بعد يهو ب پدرشوهرم گفتم كتري من كجا بوده گفت مادرشوهرم رفته تو انباري أورده بعدم گفت چربي گرفته بود شستمش سه بار توش چايي درست كردم مگه ميخواي ببريش گفتم اصن يادمم بش نبوده چون دكوريه خودم ازش استفاده نكردم شما قضاوت كنيد حق ندارم بدم بياد ؟؟؟؟؟؟