گفته بودم شوهرم بهم خیانت کرده دیروز به دختره پیام دادم هرچی از دهنم در اومد بارش کردم بعدش بهم گفت تو ج ..نده ای تو فلان جا زیر......هزاران مرد بودی اینو نگه داشتم شوهرم اومد بهش نشون دادم بهش گفتم اگه غیرت داری بهش زنگ بزن ج...نده رو بهش نشون بده شوهرم عصبی شد بهش زنگ زد هرچی از دهنش در اومد گفت بهش بعدش دختره پشته تلفن هرچی از دهنش در اومد به شوهرم گفت خلاصه قطع کرد به من پیام داد نوشت یه روزی حالتو میگیرم کثافط فاحشه شوهرمم گوشیمو گرفت نوشت فاحشه توای بدبخت .دیگه تموم شد تا اینکه نشستیم با شوهرم حرف زدیم گفت به جان پرهام فقط تلفنی حرف میزدیم گفت فقط عکسشو دیدم دختره اصلا اینجا نیست گفته شیراز هستم بعد گفت گوه خوردم دیگه این کارو نمیکنم جان پسرمو قسم خورد گفت اگه یه بار دیگه ازم چیزی دیدی بزار برو چون من لیاقت تورو ندارم .بعدش گفت پاشو بریم سفرخونه بعدش رفت دنبال مامانم مامانمو برداشت رفتیم ساعت ۱۲ بود اومدیم خیلی خوش گذشت.