با اصرار شوهرم بالاخره رفتم ی شام هم بردم بالا ... ((گفت فلانی یادته .. گفتم اره چطور ...
گفت شوهرش دلش بچه میخواست ولی بچه نیاورد شوهر هم طلاق ش داد ...))
با من بود یعنی ... تازه سقط داشتم .... بچه نداریم 4 ساله .. با من بوده بچه ها ؟
😑غلط اضافی کرده
چقددددد علاف و بیکارین ک اینارو مینویسد عی
چی بگم والا😒
نه عزیزم
به خودت اصلا نگیر
ای آی آی😔😔😔
شک نکن...
همینطوری بی مقدمه اینو گفت؟؟؟؟
مهم شوهرته یه بار مادر شوهر من بهم گفت طلاقت رو بگیر شوهرم گفت مامان به جای من تصمیم نگیر
بایست میگفتی چقدر خوب راحت شد
شما هم به پسرت بگو منو طلاق بده
عجب ادمیه ها
بیخود کرده
به یه ورت،چه حوصله ای داره بهش فکر میکنی
پدر شوهر منم خونه ای که برا ما در نظر گرفته بود و چون بچه نداریم وبه ناممون نکرد گفت برید بشینید توش فقط،منم رفتم مستاجری
چه اهمیتی داره که چی بگن ول کن بابا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
